تحلیل شبکۀ ترکیبیcomposite network analysisواژههای مصوب فرهنگستانتحلیل گروهی از خطوط بههمپیوستۀ مجموعهای از امکانات و مسیرهای موجود یا پیشنهادی بهمنظور استفاده از شکلهای مختلف حملونقل
تحلیل شبکهnetwork analysisواژههای مصوب فرهنگستانشناخت هر نوع شبکه یا سامانهای از پیوندها و محوطهها و پیوندگاهها که هدف از آن پیکربندی شبکة اقتصادی یا جغرافیایی یا اجتماعی است
تحلیللغتنامه دهخداتحلیل . [ ت ِ ] (ع اِ) ج ، تحالیل . سوراخ نره و سوراخ پستان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). احلیل به ابدال . (قطر المحیط).
تحلیللغتنامه دهخداتحلیل . [ ت َ ] (ع مص ) بسی به جای فروآمدن . (تاج المصادر بیهقی ). فرودآمدن در جایی . (زوزنی ). تحلیل به مکانی ؛ فرودآوردن به جایی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطبا
اسطرلابلغتنامه دهخدااسطرلاب . [ اُ طُ ] (معرب ، اِ) (از: یونانی ِ اَسْترُن ، ستاره + لامبانِئین ، گرفتن ) اُسترلاب . اُصطرلاب . سُتُرلاب . سُطُرلاب . صُلاّب . آلتی است که برای مشاه
زلفلغتنامه دهخدازلف . [ زُ ] (اِ) موی سر. گیسو. (فرهنگ فارسی معین ). فارسیان زلف بالضم ، بمعنی موی چند که بر صدغ و گرد گوش روید و مخصوص محبوبان است استعمال کنند و این مجاز است
دودلغتنامه دهخدادود. (اِ) جسمی بخارشکل شبیه به ابر که از اجسام در حین احتراق متصاعد می گردد. (ناظم الاطباء). جسمی تیره و بخاری شکل و شبیه ابر که به سبب سوختن اشیاء پدید آید و ب
جدول ضربلغتنامه دهخداجدول ضرب . [ ج َدْ وَ ل ِ ض َ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) یا جدول فیثاغورس . همان جدول معروف است که در حساب بکار میرود و آن بشکل شبکه ای است که بوسیله ٔ رسم خطوط
شیوۀ بازبینی و ارزیابی نموداریgraphical evaluation and review techniqueواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای تحلیل شرطی و احتمالی شبکۀ فعالیتهای پروژه با ترسیم نمودار روابط منطقی و زمانی آنها اختـ . شیبان GERT