تحسین کردنلغتنامه دهخداتحسین کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آفرین گفتن . آفرین کردن . به زیبائی ستودن : ای خداوندی که چون احسنت گوئی بنده راشعر آنرا مشتری بر آسمان تحسین کند. امیر م
تحسین کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ستایش کردن، ستودن ۲. آفرین گفتن، تعریف کردن، تمجید کردن، ثنا گفتن ۳. نیک شمردن، نیکو دانستن
admiresدیکشنری انگلیسی به فارسیتحسین می شود، حظ کردن، تحسین کردن، پسند کردن، مورد شگفت قراردادن، در شگفت شدن، تعجب کردن، متحیر کردن
admireدیکشنری انگلیسی به فارسیتحسین، حظ کردن، تحسین کردن، پسند کردن، مورد شگفت قراردادن، در شگفت شدن، تعجب کردن، متحیر کردن
ستایش کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تحسین کردن، ستودن ≠ نکوهیدن، نکوهش کردن ۲. ثنا گفتن، مدح کردن، تمجید کردن ≠ نکوهیدن، نکوهش کردن، قدح گفتن، هجو کردن