تحتلغتنامه دهخداتحت . [ ت َ ](ع اِ، ق ) زیر. ضد فوق . ظرف آید و اسم . و چون اسم باشد مبنی بر ضم بود، گویند: مِن ْ تحت ُ. ج ، تحوت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از
تحتدیکشنری عربی به فارسیدرزير , پايين , مادون , زير , در زير , از زير , پايين تر از , روي خاک , کوچکتر , پست تر , زيرين , پاييني , پايين تر , تحتاني , تحت نفوذ , تحت فشار , تحت , پايين
دانشجوی خلبانیstudent pilotواژههای مصوب فرهنگستاندانشجویی که تحت تعلیم استادخلبان است و هنوز گواهینامۀ خلبانی دریافت نکرده است
نوچهلغتنامه دهخدانوچه . [ ن َ / نُو چ َ / چ ِ ] (ص ، اِ) جوان نوخاسته . (غیاث اللغات ) (از چراغ هدایت ) (آنندراج ). نوجوان . (فرهنگ فارسی معین ). جوان . (ناظم الاطباء). غلام . (
امینلغتنامه دهخداامین . [ اَ ] (اِخ ) محمدبن هارون الرشید دارای کنیه ٔ ابوموسی و ابوعبداﷲ،ششمین خلیفه ٔ عباسی بود (193 - 198 هَ .ق ./ 808 - 813 م .). او را محمد زبیده نیز گویند
پلوپونزلغتنامه دهخداپلوپونز. [ پ ِ ل ُپ ُ ن ِ ] (اِخ ) (جنگ ...) این نام بجنگ تاریخیی که از سال 431 تا 404 ق . م . بین اسپارت و آتن ادامه یافت و بتخریب آتن منتهی شد اطلاق میگردد. چ