تحت الشعاعلغتنامه دهخداتحت الشعاع . [ ت َ تَش ْ / تُش ْ ش ُ ] (از ع ، ص مرکب ، اِ مرکب ) کنایه از دو روز یا سه روز که در آخر هر ماه میباشند که جرم قمر درآن ایام از غایت باریکی از باعث
تحت الشعاعفرهنگ انتشارات معین(تَ تَ شُّ) [ ع . ] 1 - (ق مر.) زیر پرتو. 2 - اجتماع آفتاب و ماه در یک برج (نجوم .) 3 - آن چه که بر اثر پیدایش چیزی دیگر از رونق افتاده .
تحت الشعاعفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. [مجاز] کسی یا چیزی که در برابر بزرگتر و مهمتر از خود قرار گیرد و جلوه و نمود نداشته باشد؛ در زیر شعاع؛ در پرتو دیگری.۲. (نجوم) [قدیمی] دوسه روز آخر ماه قمر
تحت الشعاع قرار دادندیکشنری فارسی به انگلیسیdominate, eclipse, override, obscure, outshine, overshadow
تحت الارضیلغتنامه دهخداتحت الارضی . [ ت َ تَل ْ / تُل ْ اَ ] (از ع ، ص نسبی ) منسوب به تحت الارض . زیرزمینی . معدنی . که زیر زمین باشد: آبهای تحت الارضی . دریاچه های تحت الارضی . ذخای
overshadowsدیکشنری انگلیسی به فارسیپشت سر گذاشتن، تحت الشعاع قرار دادن، سایه انداختن، تاریک کردن، سایه افکندن بر