تجلغتنامه دهخداتج . [ ت ِ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت است که در صد و پنجاه وپنج هزارگزی جنوب کهنوج و شش هزارگزی باختر راه مالرو مارز-انگهران قر
تجلغتنامه دهخداتج . [ ت َ ] (اِ) به هندی ، دارچینی راگویند. (از مهذب الاسماء). تج بهندی دارچینی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). تج دارچینی است . (فیروزاللغات ).
کلاته جبارلغتنامه دهخداکلاته جبار. [ ک َ ت ِ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد محلی کوهستانی و معتدل است . سکنه 186 تن . آب آنجا از قنات و محصول آن غلات ، پ
کلاته جزلغتنامه دهخداکلاته جز. [ ک َ ت ِ ج َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه . محلی جلگه و گرمسیر است و سکنه آن 229 تن . آب آنجا از قنات و محصول آن غل
کلاته جعفرلغتنامه دهخداکلاته جعفر. [ ک َ ت ِ ج َ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، واقع در 83 هزارگزی شمال باختری مشهد و 2 هزارگزی جنوب خاوری رادکان . مح
کلاته جعفرآبادلغتنامه دهخداکلاته جعفرآباد. [ ک َ ت ِ ج َ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . محلی جلگه ای و معتدل است و سکنه ٔ آن 278 تن . آب آنجا از قنات و مح
کلاته جمالیلغتنامه دهخداکلاته جمالی . [ ک َ ت ِ ج َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. محلی کوهستانی و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).