تجییضلغتنامه دهخداتجییض . [ ت َج ْ ] (ع مص ) برگشتن از چیزی و میل کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برگشتن از چیزی . (آنندراج ). میل کردن و انحراف وعدول ترس را. (از اقرب المو
تجیبلغتنامه دهخداتجیب . [ ت ُ ] (اِخ ) نام دختر ثوبان بن سلیم است . (منتهی الارب ). رجوع به معجم البلدان و انساب سمعانی شود.
تجیبلغتنامه دهخداتجیب . [ ت ُ / ت َ ] (اِخ ) بطنی است از کنده و از آنست کنانةبن بشر تجیبی ،قاتل عثمان رضی اﷲ عنه . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). و رجوع به مراص
تجیبیلغتنامه دهخداتجیبی . [ ت ُ ] (ص نسبی ) منسوب است به تجیب که قبیله ایست .(انساب سمعانی ). رجوع به تجیب و تجیبی (اِخ ) شود.
تجیبیلغتنامه دهخداتجیبی . [ ت َ ] (اِخ ) یمن بن احمدبن یمن طلیطلی اندلسی مالکی ، مکنی به ابوموسی . در قرطبه بسال 390 هَ . ق . درگذشت . او راست : برالوالدین در پنج جلد. (هدیة العا
تجییضلغتنامه دهخداتجییض . [ ت َج ْ ] (ع مص ) برگشتن از چیزی و میل کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برگشتن از چیزی . (آنندراج ). میل کردن و انحراف وعدول ترس را. (از اقرب المو
تجیبلغتنامه دهخداتجیب . [ ت ُ ] (اِخ ) نام دختر ثوبان بن سلیم است . (منتهی الارب ). رجوع به معجم البلدان و انساب سمعانی شود.
تجیبلغتنامه دهخداتجیب . [ ت ُ / ت َ ] (اِخ ) بطنی است از کنده و از آنست کنانةبن بشر تجیبی ،قاتل عثمان رضی اﷲ عنه . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). و رجوع به مراص
تجیبیلغتنامه دهخداتجیبی . [ ت ُ ] (ص نسبی ) منسوب است به تجیب که قبیله ایست .(انساب سمعانی ). رجوع به تجیب و تجیبی (اِخ ) شود.