تجارتخانهلغتنامه دهخداتجارتخانه . [ ت ِ رَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جائیکه در آن عهد داد و ستد متمرکز میگردد. مکانی که بازرگانی در آن صورت میگیرد.
تجارتخانهفرهنگ فارسی معین( ~. نِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) جایی که در آن به کارهای بازرگانی بپردازند و درآمد حاصل کنند.
firmsدیکشنری انگلیسی به فارسیشرکت ها، شرکت، کارخانه، تجارتخانه، موسسه بازرگانی، محکم کردن، استوار کردن، ضخیم کردن
شرکةدیکشنری عربی به فارسیشرکت , تجارتخانه , کارخانه , موسسه بازرگاني , استوار , محکم , ثابت , پابرجا , راسخ , سفت کردن , استوار کردن
غلامانهفرهنگ فارسی عمید۱. پولی که خریدار به شاگرد تجارتخانه بهعنوان انعام بدهد.۲. (قید، صفت) [قدیمی] مانند غلامان؛ بهسان غلامان.