تثفیرلغتنامه دهخداتثفیر. [ ت َ ] (ع مص ) از پس راندن خر و استر و جز آنرا. (از قطر المحیط) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ).
تطفیرلغتنامه دهخداتطفیر. [ ت َ ] (ع مص ) کفک برآوردن شیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || برجهانیدن اسب از نهر. (از اقرب الموارد).
مثفرلغتنامه دهخدامثفر. [ م ُ ث َف ْ ف ِ ] (ع ص ) از پس راننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تثفیر شود.