تثبیت خارجیexternal fixationواژههای مصوب فرهنگستانتثبیت با استفاده از وسایل ویژهای که خارج از پوست قرار میگیرند
تثبیتلغتنامه دهخداتثبیت . [ ت َ ](ع مص ) بر جای بداشتن . (تاج المصادر بیهقی ). بر جای داشتن . (ترجمان عادل بن علی ) (مجمل اللغة). ثابت گردانیدن و برجای داشتن . (منتهی الارب ) (نا
تثبیتفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثبات، استقرار، استواری، برقراری، تحکیم، ثابتسازی ۲. استوار داشتن، برقرار کردن، برجای داشتن
تثبیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر جاد ثبات، برقراری، نهادینه کردن، تأسیس، بنیانگذاری، تنفیذ، تأیید اعتبار ایجاد تعادل (موازنه)، سیاست بازدارنده تعدیل
غدد فوق کلیویلغتنامه دهخداغدد فوق کلیوی . [ غ ُ دَ دِ ف َ / فُو ق ِ ک ُل ْ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در روی کلیه دو غده ٔ غیر قرینه قرار دارند که نسبت به حیوانات محل آنها فرق می کند
ارمنستانلغتنامه دهخداارمنستان . [ اَ م َ ن ِ ] (اِخ ) ارمن . ارمنیه . ارمینیه . (دمشقی ). ناحیه ای در آسیای غربی که از جانب شمال به گرجستان و از مشرق به بحر خزر و از جنوب به درّه ٔ
سازمان ملل متحدلغتنامه دهخداسازمان ملل متحد. [ ن ِ م ِ ل َ ل ِ م ُت ْ ت َ ح ِ ] (اِخ ) مؤسسه ای است بین المللی که از نمایندگان 83 کشور تشکیل میگردد. افزایش روز افزون ارتباطات بین المللی و
ساللغتنامه دهخداسال . (اِ) حرکت یک دوره ٔ آفتاب است از نقطه ٔ برج حمل تا نقطه ٔ آخر برج حوت و آن را به عربی سنة گویند. (برهان ). سنة. (دهار) (انجمن آرا). عام . (دهار) (منتهی ال
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خلوصی پاشا. یکی از وزرای زمان سلطان محمود خان ثانی عثمانی است . او از تربیت شدگان باب عالی بود وبمناصب کدخدائی ، صدارت و نظارت مهمات حرب