تبلجلغتنامه دهخداتبلج . [ ت َ ب َل ْ ل ُ ] (ع مص ) روشن شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). روشن شدن صبح . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ||
صباحلغتنامه دهخداصباح . [ ص َ ] (اِخ ) (دعاء...) نام دعائی است منسوب به امیرالمؤمنین علی (ع ) که در نزدشیعه خواندن آن در هر بامداد فضیلت دارد. آغاز آن : اللهم یا من دلع لسان ال
دلعواژهنامه آزادبه معنای بیرون کردن زبان از دهان، و همچنین کلمه ای است در دعای صباح امام علی (ع):اللهم یا من دلع لسان الصباح بنطق تبلجه.
متبلجلغتنامه دهخدامتبلج . [ م ُ ت َ ب َل ْ ل ِ ] (ع ص ) صبح روشن . (آنندراج )(ناظم الاطباء). || خندان و شاد. (آنندراج ). خنده کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تبلج شود.
طاهر هرویلغتنامه دهخداطاهر هروی . [ هَِ رِ هََ / هَِ رَ] (اِخ ) ابوالقاسم طاهربن احمد هروی . صاحب برید نیشابور بود از ادب بهره ٔ وافر داشت و نامه های نیکو می نوشت و اشعار ملیح میسرود
تنفسلغتنامه دهخداتنفس . [ ت َ ن َف ْ ف ُ ] (ع مص ) نفس زدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). دم برزدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). داخل کردن نفس به ریه وخارج کر