تبرئه
tabra(e)'e
معنی
پاک کردن از تهمت.
مترادف
۱. ابراء، برائت، پاکی، رفعاتهام،
۲. مبرا ≠ محکوم، محکومیت
دیکشنری
acquittal, absolution, exculpation, exoneration
پاک کردن از تهمت.
۱. ابراء، برائت، پاکی، رفعاتهام،
۲. مبرا ≠ محکوم، محکومیت
acquittal, absolution, exculpation, exoneration