تابلولغتنامه دهخداتابلو. (فرانسوی ، اِ) ، پرده . پرده ٔ نقاشی . نمایش یاتصویربرجسته : تابلونویس ، تابلوسازی ، تابلو نویسی .
بالودهلغتنامه دهخدابالوده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) افزوده . نمو کرده . بزرگ شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به بالیده شود.
ناسالمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی لم، ناخوش، ناتندرست، رنجور، ضعیف، بیحال، ناتوان، رنگ پریده، متشنج دردمند، ناراحت تبدار، تبزده، تبآلود، ملتهب، تبناک آشولاش، بادبادی، ناخوش
تابلولغتنامه دهخداتابلو. (فرانسوی ، اِ) ، پرده . پرده ٔ نقاشی . نمایش یاتصویربرجسته : تابلونویس ، تابلوسازی ، تابلو نویسی .
بالودهلغتنامه دهخدابالوده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) افزوده . نمو کرده . بزرگ شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به بالیده شود.