بهترین زمان مصرف تاbest if use byواژههای مصوب فرهنگستانتاریخی بر روی مواد غذایی که پایان دورة زمانی بهترین کیفیت را نشان میدهد
پیشبینی پایاییpersistence forecast, inertial forecastواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پیشبینی که بر مبنای آن شرایط جوّی کنونی تا زمان معینی در آینده ادامه خواهد داشت
زمانلغتنامه دهخدازمان . [ زَ ] (اِ) بمعنی فوت و موت و مرگ باشد. (برهان ). بمعنی مرگ باشد. (فرهنگ جهانگیری ) (از غیاث ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). موت . مرگ . اجل . (ناظم الاط
بلاساغونلغتنامه دهخدابلاساغون . [ ب َ ](اِخ ) شهری است بزرگ در ماوراءالنهر نزدیک به کاشغرو پایتخت افراسیاب بود و تا زمان سلطنت گورخان تعلق به اولاد افراسیاب داشته . (برهان ) (از آنن
مهلتلغتنامه دهخدامهلت . [ م ُ ل َ ] (ع اِ مهلة).زمان . اجل . مدت . نفسة. (منتهی الارب ). فرصت . (غیاث ) : گفتند فرمان برداریم به هر چه فرماید امامهلتی و تخفیفی ارزانی دارد. (تار
بندرعباسلغتنامه دهخدابندرعباس . [ ب َ دَ رِ ع َب ْ با ] (اِخ ) بندری است که در کنار تنگه ٔ هرمز، خلیج فارس را به بحر عمان متصل میسازد و آن تا زمان اخراج پرتغالیها بدست شاه عباس کبیر