طاقدارلغتنامه دهخداطاقدار. (نف مرکب ) دارنده ٔ طاق . رجوع به طاق شود. || ایوان دار. || مجازاً نگهبان و محافظ : دین را که بود تو طاقداری زین گونه چهار طاق داری .نظامی .
طاقدارفرهنگ فارسی معین(ص فا.) = طاق دارنده : 1 - آن چه دارای طاق است . 2 - دارای ایوان . 3 - مجازاً: نگهبان ، محافظ .