تاچهلغتنامه دهخداتاچه . [ چ َ / چ ِ] (اِ مصغر) (از: «تا»، عدل و لنگه و تنگ + «چه »، ادات تصغیر تای کوچک . لنگه ٔ خرد. یک لنگه از خورجین . یک لنگه ٔ کوچک از باری . جوالی کوچک نیم
تاچهفرهنگ انتشارات معین(چِ) (اِمصغ .) یک لنگه از خورجین ، جوال ، کیسه ای بزرگ که بر پشت چهارپایان برای حمل بار قرار دهند.
مهرهلغتنامه دهخدامهره . [م ُ رَ / رِ ] (اِ) هرچیز گرد. مطلق گلوله و گرد. هرچیز مدور. هرچیز کروی شکل . ساچمه . گلوله : بفرمود تا گرد بگداختندز آهن یکی مهره ای ساختند. فردوسی (شاه
تازه کند حاجلارلغتنامه دهخداتازه کند حاجلار.[ زَ ک َ دِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان یافت بخش هوراندشهرستان اهر است که در 22500گزی جنوب خاوری هوراند و 25000گزی شوسه ٔ اهر - کلیبر واقع است . کوه
تازه کندلغتنامه دهخداتازه کند. [ زَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دیگله ٔ بخش هوراند شهرستان اهر است که در 28هزارگزی جنوب هوراند در مسیر شوسه ٔ اهر -کلیبر واقع است . کوهستانی و معتدل ا
تازه کندلغتنامه دهخداتازه کند. [ زَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان یافت بخش هوراند شهرستان اهر است که در 13هزارگزی خاور هوراند و 33هزارگزی شوسه ٔ اهر - کلیبر واقع است . کوهستانی و گرمسی
تازه کندلغتنامه دهخداتازه کند. [ زَ ک َ ] (اِخ )دهی جزء دهستان دودانگه ٔ بخش هوراند شهرستان اهر است که در 4هزارگزی باختری هوراند و 20هزارگزی شوسه ٔ اهر - کلیبر واقع است . کوهستانی و