تأمملغتنامه دهخداتأمم .[ ت َ ءَم ْ م ُ ] (ع مص ) مادر گرفتن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مادر خواندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || قصد کردن چیزی را.
تاتم لولغتنامه دهخداتاتم لو. (اِخ ) تیره ای از ایل نفر می باشد و ایل نفر یکی از ایلات خمسه ٔ فارس است : ایلات خمسه مرکبند از پنج ایل بزرگ (اینانلو، بهارلو، عرب ، باصری ، نفر)... نف
متأمملغتنامه دهخدامتأمم . [ م ُ ت َ ءَم ْ م ِ ] (ع ص ) آزماینده . (ناظم الاطباء). || کسی که اراده ٔ ساختن چیزی می کند. (ناظم الاطباء). || مادر گیرنده و مادر خواننده . (آنندراج )
اردشیر اوللغتنامه دهخدااردشیر اول . [ اَ دَ / دِ رِ اَوْ وَ ] (اِخ ) هخامنشی . نام این شاه را چنین نوشته اند: در کتیبه های شاهان هخامنشی - اَرت َ خْشَثْرَ ، در نسخه ٔ بابلی کتیبه ها -
تاتم لولغتنامه دهخداتاتم لو. (اِخ ) تیره ای از ایل نفر می باشد و ایل نفر یکی از ایلات خمسه ٔ فارس است : ایلات خمسه مرکبند از پنج ایل بزرگ (اینانلو، بهارلو، عرب ، باصری ، نفر)... نف