تدبیلغتنامه دهخداتدبی ٔ. [ ت َ ] (ع مص ) (از «دب ء») پوشیدن چیزی را و پنهان کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (از المنجد).
تدبیحلغتنامه دهخداتدبیح . [ ت َ ](ع مص ) سر فرودآوردن در رکوع . (زوزنی ). گستردن پشت را و سر پست فرودآوردن در رکوع و جز آن . || لازم گرفتن خانه را و جدا نشدن از آن . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه ) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || منتفخ شدن زمین از سماروغ و هنوز برنیام
تظهرلغتنامه دهخداتظهر. [ ت َ ظَهَْ هَُ ] (ع مص ) در نیمروز بجایی شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || ظهار کردن از زن . (تاج المصادر بیهقی ). انت علی ّ کظهر امی گفتن مرد زن خود را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ای انت علی ّ حرام کظهر امی فکنی بالظهر
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن البهلول بن حسان بن سنان ابوجعفر التنوخی ، انباری الاصل . او بیست سال متولی قضاء مدینةالمنصور بود و یازده شب از ربیعالاَّخر رفته سال 318 هَ . ق . بهشتادوهشت سالگی درگذشت . مولد او انبار بسنه ٔ <span class="
طاش کبری زادهلغتنامه دهخداطاش کبری زاده . [ ک ُ را دَ / دِ ] (اِخ ) از فضلای نامی کشور ترکیه است که در قرن دهم میزیسته .وی را کتابی است بنام شقائق النعمانیة فی علماءالدولة العثمانیة، در پایان کتاب مزبور، ترجمه ٔ احوالی ازخود نوشته که ترجمه ٔ آن در ذیل درج میگردد. فاضل
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن یوسف بن محمدبن العباس مکنی به ابوالخیر و ملقب برضی الدین القزوینی الطالقانی . در نامه ٔ دانشوران آمده است که : در کتب تراجم حفّاظ و مشایخ محدّثین و مشاهیر مفسّرین این دانشور جلیل و هنرمند نبیل را هم ابوالخیر مینویسند و هم قزوینی و هم طال