تانکردلغتنامه دهخداتانکرد. [ رِ ] (اِخ ) پسرعموی «بوهمند اول » و نوه ٔ دختری «ربرت گیسکارد» و پسر «مارکیسوس » و از مسیحیان جنوب ایتالیا (سیسیل ، صقلیه ) و از قهرمانان اولین جنگ صل
تامرکیدالغتنامه دهخداتامرکیدا. [ م َ ] (اِخ ) شهری است بمغرب و بین ان و مسیله دو منزل فاصله است . (از معجم البلدان ج 2 ص 354).
تانقردلغتنامه دهخداتانقرد.[ رِ ] (اِخ ) تلفظ ترکی «تانکرد» . رجوع به قاموس الاعلام ترکی و تانکرد شود.
تانکرلغتنامه دهخداتانکر. [ ک ِ ] (انگلیسی ، اِ) مأخوذ از انگلیسی و در فارسی جدید متداول است . انبار آهنی محدب که بر روی کامیون قرار دهند و آن را پر از نفت یا بنزین یا آب کنند بر
تانکرتلغتنامه دهخداتانکرت . [ ک َ ] (اِخ ) شهری است بمغرب که تا «تلمسان » دو منزل راه است . (معجم البلدان ج 2 ص 354).
تانکردلغتنامه دهخداتانکرد. [ رِ ] (اِخ ) پسرعموی «بوهمند اول » و نوه ٔ دختری «ربرت گیسکارد» و پسر «مارکیسوس » و از مسیحیان جنوب ایتالیا (سیسیل ، صقلیه ) و از قهرمانان اولین جنگ صل
تانقردلغتنامه دهخداتانقرد.[ رِ ] (اِخ ) تلفظ ترکی «تانکرد» . رجوع به قاموس الاعلام ترکی و تانکرد شود.
تامرکیدالغتنامه دهخداتامرکیدا. [ م َ ] (اِخ ) شهری است بمغرب و بین ان و مسیله دو منزل فاصله است . (از معجم البلدان ج 2 ص 354).
تانکرلغتنامه دهخداتانکر. [ ک ِ ] (انگلیسی ، اِ) مأخوذ از انگلیسی و در فارسی جدید متداول است . انبار آهنی محدب که بر روی کامیون قرار دهند و آن را پر از نفت یا بنزین یا آب کنند بر
تانکرتلغتنامه دهخداتانکرت . [ ک َ ] (اِخ ) شهری است بمغرب که تا «تلمسان » دو منزل راه است . (معجم البلدان ج 2 ص 354).