تانژانتفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهتابعی مثلثاتی که در مثلث قائمالزاویه برابر است با نسبت ضلع مقابل به ضلع مجاور.
تانژانتtangentواژههای مصوب فرهنگستاناگر زاویهای در نظر بگیریم که رأس آن در مبدأ یک دستگاه مختصات قائم در صفحه و ضلع اول آن منطبق بر قسمت مثبت محور X باشد، تانژانت آن زاویه عبارت است از عرض هر نقط
پی تاناتلغتنامه دهخداپی تانات . (اِخ ) نام دسته ای از سپاهیان یونانی در جنگ با ایران بعهد خشایارشا بسرکردگی آموفارت پسر پولی یاد و سپهسالاری پوزانیاس . (ایران باستان ج 1 ص 852).
تارانتلغتنامه دهخداتارانت . (اِخ ) یکی از خلیج های بحر روم است دراروپا. (فرهنگ نظام ). خلیجی است در جنوب ایتالیا که بوسیله ٔ دریای «ایونیه » تشکیل شده است و شهر تارانت در کنار آن
تارانتلغتنامه دهخداتارانت . (اِخ ) شهری است در جنوب ایتالیا بر کنار خلیجی بهمین نام ، از شهرهای باستانی است . در 1940 م . نیروی هوایی و دریایی انگلستان در آنجا فاتح شد. 120000 تن
ضریب اتلاف 2loss factor, loss tangentواژههای مصوب فرهنگستانتانژانت اختلاف زاویۀ فازی بین تنش و کُرنش در هنگام وارد آمدن نیروی نوسانی که برابر است با نسبت مدول اتلاف به مدول ذخیره
توان بزرگنماییmagnifying powerواژههای مصوب فرهنگستاننسبت تانژانت زاویۀ دید یک شیء با دستگاه نوری به تانژانت زاویۀ دید همان شیء بدون دستگاه نوری
آرکتانژانتarctangentواژههای مصوب فرهنگستانآرکتانژانت یک عدد مفروض زاویهای است که تانژانت آن برابر آن عدد مفروض است
ضریب اتلاف دیالکتریکیdielectric loss factorواژههای مصوب فرهنگستانحاصلضرب ثابت دیالکتریکی یک ماده در تانژانت زاویۀ اتلاف دیالکتریکی