تاناگرالغتنامه دهخداتاناگرا. (اِخ ) شهری به یونان قدیم در «به اوتی » و بر کنار رود «آسوپوس » واقع است . در سال 457 ق . م . اسپارتیها در این شهر بر آتنیها پیروز شدند. این شهر یکی از
تانارابینلغتنامه دهخداتانارابین . (اِ) از جمله ٔ اجسامی است که دارای خواص تانی ژن میباشند. رجوع به درمانشناسی دکتر عطایی ج 1 ص 479 و تانی ژن شود.
تالاورادولارینالغتنامه دهخداتالاورادولارینا. [ وِ دُ ] (اِخ ) شهری است به اسپانی در ایالت طلیطله بر کنار ساحل راست «تاژ» (تاجه ) و در میان باغهای نارنج و لیمو واقع است و 12000 تن سکنه و تا
تانارولغتنامه دهخداتانارو. [ رُ ] (اِخ ) رودی است به ایتالیا که در ساحل راست رود «پو» میریزد و 250هزار گز طول آن است .
تامارافرهنگ نامها(تلفظ: tāmārā) (عبری) درخت خرما ؛ (در اعلام) نام عروس یهودا [چهارمین پسر حضرت یعقوب (ع) و برادر یوسف (ع)] که در سرزمین ' تمنه ' با وی ملاقات کرد .
تاناغرهلغتنامه دهخداتاناغره . (اِخ ) تلفظ ترکی «تاناگرا». رجوع به قاموس الاعلام ترکی و «تاناگرا» شود.
تانارابینلغتنامه دهخداتانارابین . (اِ) از جمله ٔ اجسامی است که دارای خواص تانی ژن میباشند. رجوع به درمانشناسی دکتر عطایی ج 1 ص 479 و تانی ژن شود.
بادیةلغتنامه دهخدابادیة. [ ی َ ] (ع اِ) بدو. صحرا. خلاف حضر. ج ، بادیات ، بَواد. (قطر المحیط). بوادی . (مهذب الاسماء). صحرا و بیابان . (غیاث ) (آنندراج ). خرابه . دشت بی آب وعلف
تالاورادولارینالغتنامه دهخداتالاورادولارینا. [ وِ دُ ] (اِخ ) شهری است به اسپانی در ایالت طلیطله بر کنار ساحل راست «تاژ» (تاجه ) و در میان باغهای نارنج و لیمو واقع است و 12000 تن سکنه و تا