تألبلغتنامه دهخداتألب . [ ت َ ءَل ْ ل ُ ] (ع مص ) جمع شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). جمع شدن قوم بر کسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). تجمع کسان . (از
تألبلغتنامه دهخداتألب . [ ت َءْ ل َ ] (ع ص ) (از «أل ب ») درشت و سطبر از مردم و از خر وحشی . (منتهی الارب ). صاحب منتهی الارب به روش قاموس کلمه را هم در مهموزالفاء آورده و هم
غدیر خملغتنامه دهخداغدیر خم . [ غ َ رُ / رِ خ ُم م ] (اِخ )غدیری است بین مکه و مدینه ، و فاصله ٔ آن تا جحفه دومیل است . (معجم البلدان ). موضعی است میان حرمین در ناحیه ٔ جحفه ، بر س
ذوالقرنینلغتنامه دهخداذوالقرنین . [ ذُل ْ ق َ ن َ ] (اِخ ) خداوند دوشاخ . صاحب دوسر و در تحت عنوان اسکندربن فیلفوس شرح حال اسکندر مقدونی را ذکر کرده ایم . اینک برخی از افسانه های شرق
زاهد گیلانیلغتنامه دهخدازاهد گیلانی .[ هَِ دِ ] (اِخ ) تاج الدین ابراهیم فرزند روشن امیر.در کتاب اسس المواهب السنیة فی مناقب الصفویة، مشهور به صفوة الصفاء، تألیف توکلی بن اسماعیل بن ح
دندانلغتنامه دهخدادندان . [ دَ ] (اِ) سن . (ترجمان القرآن ) (از برهان ) . هر یک از ساختمان های سخت استخوانی که در دو فک بالا و پایین مهره داران (یا در بسیاری از مهره داران پست )
تألبلغتنامه دهخداتألب . [ ت َ ءَل ْ ل ُ ] (ع مص ) جمع شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). جمع شدن قوم بر کسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). تجمع کسان . (از