طالبولغتنامه دهخداطالبو. [ ل ِ ] (اِخ ) یکی از رستاقهای استرآباد. (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 127).
تابوت کشلغتنامه دهخداتابوت کش . [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) حمل کننده ٔ تابوت . کسی که تابوت را بگورستان برد.
تابلولغتنامه دهخداتابلو. (فرانسوی ، اِ) ، پرده . پرده ٔ نقاشی . نمایش یاتصویربرجسته : تابلونویس ، تابلوسازی ، تابلو نویسی .
تابولغتنامه دهخداتابو. (اِ) اززبان پولی نزی تابو و تاپو بمعنی مقدس و ممنوع . طبق آیین پولی نزیان ، شخص یا چیزی را که دارای سجیه ٔ مقدس باشد و از تماس با دیگران ممنوع بود، تابو گ