تارکی نیوس محتشملغتنامه دهخداتارکی نیوس محتشم . [ س ِ م ُ ت َ ش َ ] (اِخ ) رجوع به تارکی نیوس ارجمند شود.
تارکی نیوسلغتنامه دهخداتارکی نیوس . (اِخ ) (ارجمند) لوسیوس تارکینیوس سوپربوس . هفتمین و آخرین پادشاه روم ، نوه ٔ دختری «تارکی نیوس قدیم » ، متوفی بسال 494 ق . م . و داماد «سرویوس تولی
تارکی نیوسلغتنامه دهخداتارکی نیوس . (اِخ ) سکستوس . پسر «تارکی نیوس ارجمند» . وی بر اثر تصرف «گابی » مشهور شد و در جنگ در «رژیل » کشته شد (496 ق .م .). مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: پ
تارکی نیوسلغتنامه دهخداتارکی نیوس . (اِخ ) کلاتینوس . نصراﷲ فلسفی در فهرست اعلام تمدن قدیم فوستل دو کولانژ آرد: برادرزاده ٔ تارکی نیوس بزرگ بود که در سال 509 ق . م . بمقام کنسولی نائل
تارکی نیوسلغتنامه دهخداتارکی نیوس . (اِخ ) قدیم (لوسیوس تارکینیوس پریسکوس ) پنجمین پادشاه روم ، در سال 656ق . م . در تارکینی متولد شد (نامش منسوب بهمین جایگاه است )، و بسال 578 ق .م .
تارکیلغتنامه دهخداتارکی . (اِخ ) شهری است در روسیه (ماوراء قفقاز، ایالت داغستان ) نزدیک خلیج «تارکی » (دریای خزر) که 4000 تن سکنه دارد و شغل مردم پرورش کرم ابریشم است .
تارکی نیوسلغتنامه دهخداتارکی نیوس . (اِخ ) (ارجمند) لوسیوس تارکینیوس سوپربوس . هفتمین و آخرین پادشاه روم ، نوه ٔ دختری «تارکی نیوس قدیم » ، متوفی بسال 494 ق . م . و داماد «سرویوس تولی
استانبوللغتنامه دهخدااستانبول . [ اِ تام ْ ] (اِخ ) استامبول . اسلامبول . اسطمبول . اسطنبول . قسطنطنیه . قسطنطینیه . بوزنطیا . سابقاً پایتخت دولت عثمانی و یکی از مشهورترین بلاد عالم
لیلیلغتنامه دهخدالیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) بنت سعدبن ربیعة. معشوقه ٔ قیس بن ملوح بن مزاحم ، معروف به مجنون لیلی : بلبل به غزل طیره کند اعشی راصلصل به نوا سخره کند لیلی را. منوچهر
تاتهلغتنامه دهخداتاته . (اِخ ) شهریست درخطه ٔ سند هندوستان ، در 80 هزارگزی جنوب حیدرآباد، وهمین مسافت با دریا فاصله دارد مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد این شهر دارای 15000 تن نفوس
کاتب السلطانلغتنامه دهخداکاتب السلطان . [ ت ِ بُس ْ س ُ ] (اِخ ) میرعلی هروی مشهدی . عباس اقبال آشتیانی در مجله ٔ یادگار نویسد: به تصدیق خبرگان فن یکی از بزرگترین استادان خط نستعلیق میر