تارکینیلغتنامه دهخداتارکینی . (اِخ ) شهر باستانی «اِتروری » ، تارکی نیوس قدیم . رجوع به همین نام شود.
تارتینیلغتنامه دهخداتارتینی . (اِخ ) ویولن زن ایتالیائی و صاحب نظر در اصول موسیقی . وی در سال 1692 م . در «پیرانو» متولد شد و در 1770 در «پادو» درگذشت . او با یکی از اقوام کاردینال
تاربینیblurred visionواژههای مصوب فرهنگستانحالتی در بینایی که در آن کمبود وضوح دید به ناتوانی در دیدن جزئیات دقیق اشیا منجر میشود
تارانیدنلغتنامه دهخداتارانیدن . [ دَ ] (مص ) تاراندن . پراکندن . فراری ساختن . دور کردن . با حرکتی یا عملی یا گفتاری کسی یا حیوانی را ترساندن و به رفتن واداشتن . چیزی را از هم پاشید
تارکی نیوسلغتنامه دهخداتارکی نیوس . (اِخ ) قدیم (لوسیوس تارکینیوس پریسکوس ) پنجمین پادشاه روم ، در سال 656ق . م . در تارکینی متولد شد (نامش منسوب بهمین جایگاه است )، و بسال 578 ق .م .
تارکی نیوسلغتنامه دهخداتارکی نیوس . (اِخ ) (ارجمند) لوسیوس تارکینیوس سوپربوس . هفتمین و آخرین پادشاه روم ، نوه ٔ دختری «تارکی نیوس قدیم » ، متوفی بسال 494 ق . م . و داماد «سرویوس تولی
تاناکیللغتنامه دهخداتاناکیل . (اِخ ) زن تارکین قدیمی است که بر اثر لیاقت و نفوذ وی تارکین صاحب تاج و تخت گشت . پس از مرگ شوهرش در تحت سرپرستی «سرویوس تولیوس » درآمد. رجوع به تارکین
تارتینیلغتنامه دهخداتارتینی . (اِخ ) ویولن زن ایتالیائی و صاحب نظر در اصول موسیقی . وی در سال 1692 م . در «پیرانو» متولد شد و در 1770 در «پادو» درگذشت . او با یکی از اقوام کاردینال