تاج الملهلغتنامه دهخداتاج المله . [ جُل ْ م ِل ْ ل َ ] (اِخ ) عضدالدوله ابوشجاع فناخسروبن الحسن ... و کان عضدالدوله ، ملقب بتاج الملة حمل منها الی الطائع ﷲ سنة 367،... (النقود العربی
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) گنجه ای . رجوع به تاج الدین احمدبن خطیب گنجه ای شود.
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابوطالب شیرازی . رجوع به ابوطالب تاج الدین فارسی شیرازی در همین لغت نامه شود.
تاج الفتوحلغتنامه دهخداتاج الفتوح . [ جُل ْ ف ُ ] (اِخ ) این نام در بیت ذیل از عنصری آمده است :حکایت سفر مولتان همی دانی و گرندانی تاج الفتوح پیش آور.و ظاهراً اشارتی است بکتابی در این
تاج القراءلغتنامه دهخداتاج القراء. [ جُل ْ ق ُرْ را ] (اِخ ) محمودبن حمزةبن نصر کرمانی نحوی . یاقوت در کتاب معجم الادبا آرد: ... وی یکی از علماء فقهاء و صاحب تصانیف و فضل است در دقت ف
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) حسن چلبی از بزرگان هرات . خواندمیر در حبیب السیر در ترجمه ٔ احوال ابونصر سام میرزا آرد:... در خلال آن احوال مظفر بیک از سفر قندها
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عمربن مسعودبن احمد، صدرالشریعه برهان الاسلام از معاصران عوفی بود و عوفی در خدمت تاج الدین تعلم می کرد، و در لباب الالباب در ترجمه
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) احمد وزیر. یکی از وزرای فارس . در سال 782 هَ . ق . جنگی از آثار دانشمندان و شعراترتیب داد که اکنون در کتابخانه ٔ شهرداری اصفهان م
ابن قطلوبغالغتنامه دهخداابن قطلوبغا. [ اِ ن ُ ق ُ ب ُ ] (اِخ ) زین الملة والدین ابوالفضل قاسم بن عبداﷲ حنفی . محدث و از ارباب تراجم در مائه ٔ نهم هجری ، شاگرد ابن حجر. مولد او به سال 8
فناخسرهلغتنامه دهخدافناخسره . [ ف َن ْ نا خ ُ رَ ] (اِخ ) ابوشجاع عضدالدولة و تاج الملةبن الحسن . (یادداشت مؤلف ). در ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 11 فناخسرو لقب عضدالدوله بصورت فناخسره