تاتارلغتنامه دهخداتاتار. (اِخ ) دهی است از دهستان ساری سوباسار بخش پلدشت شهرستان ماکو واقع در 34 هزارگزی شمال باختری پلدشت 10 هزارگزی شمال ارابه رو قره تپه به ماکو، دره ، معتدل س
تاتارلغتنامه دهخداتاتار. (اِخ ) دهی است از دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز در 15 هزارگزی جنوب باختری خدا آفرین و 28/5 هزارگزی جاده ٔ شوسه ٔاهرکلیبر، کوهستانی ، گرمسیر ما
تاتارلغتنامه دهخداتاتار. (اِخ ) محلی است در کنار راه بجنورد بگنبدقابوس بین قلعه ٔ میرو و بدرانلو در 327 هزارگزی مشهد.
تاتارلغتنامه دهخداتاتار. (اِخ ) نام طایفه ای است بزرگ از ترکستان و اصل آن از اولاد تاتارخان بوده اندو تاتارخان برادر مغول خان و اولاد این دو، بنی اعمام یکدیگر و بمرور، بسیار شده
تاتارلغتنامه دهخداتاتار. (اِخ ) یکی از امرای ترک :... شنبه ٔ بیست و سیم جمادی الاولی سنه ٔ خمس و تسعین و ستمائه ارسلان اغول را گرفته بیاوردند و هلاک کردند... پادشاه اسلام روزپنجش
تاتار سلطانلغتنامه دهخداتاتار سلطان . [س ُ ] (اِخ ) یکی از امراء خراسان در زمان شاه طهماسب صفوی . خواجه محمد شریف عموی امین احمد رازی مولف تذکره ٔ هفت اقلیم چند سال وزارت اورا داشت . ر
تاتار ابراهیم افندیلغتنامه دهخداتاتار ابراهیم افندی . [ اِ اَ ف َ ] (اِخ ) یکی از علما و مشایخ است . وی از کریمه به استانبول آمد و مدتی مدید در آیاصوفیه مشغول وعظ و ارشاد و تدریس بود، و به امر
تاتار بازار جغیلغتنامه دهخداتاتار بازار جغی . (اِخ ) (لوای ) لوائی است در روم ایلی شرقی و قسمت غربی این قطعه را تشکیل میدهد و مرکب است از قضاهای ذیل :1- تاتار بازار جغی 2- اوتلق کوی 3- اهت
تاتار بازار جغیلغتنامه دهخداتاتار بازار جغی . (اِخ ) قصبه ٔ مرکز لوائی است در روم ایلی شرقی ، در 36 هزارگزی مغرب فلبه ، و در ساحل چپ نهر مریج در نزدیکی خط آهن . (از قاموس الاعلام ترکی ).
تاتارخان کاسیلغتنامه دهخداتاتارخان کاسی . [ ن ِ ] (اِخ ) حاکم رهتاس که در سال 961 هَ . ق . بدست همایون شاه برانداخته و متواری گشت . در طبقات اکبری ص 80 و اکبرنامه ص 341 تاتارخان کاشی ضبط
تاتار سلطانلغتنامه دهخداتاتار سلطان . [س ُ ] (اِخ ) یکی از امراء خراسان در زمان شاه طهماسب صفوی . خواجه محمد شریف عموی امین احمد رازی مولف تذکره ٔ هفت اقلیم چند سال وزارت اورا داشت . ر
تاتار ابراهیم افندیلغتنامه دهخداتاتار ابراهیم افندی . [ اِ اَ ف َ ] (اِخ ) یکی از علما و مشایخ است . وی از کریمه به استانبول آمد و مدتی مدید در آیاصوفیه مشغول وعظ و ارشاد و تدریس بود، و به امر
تاتار بازار جغیلغتنامه دهخداتاتار بازار جغی . (اِخ ) (لوای ) لوائی است در روم ایلی شرقی و قسمت غربی این قطعه را تشکیل میدهد و مرکب است از قضاهای ذیل :1- تاتار بازار جغی 2- اوتلق کوی 3- اهت
تاتار بازار جغیلغتنامه دهخداتاتار بازار جغی . (اِخ ) قصبه ٔ مرکز لوائی است در روم ایلی شرقی ، در 36 هزارگزی مغرب فلبه ، و در ساحل چپ نهر مریج در نزدیکی خط آهن . (از قاموس الاعلام ترکی ).