26 فرهنگ

12517 مدخل


ترجمه مقاله

تاب خوردن

۱. درپیچ وتاب شدن
۲. تاب بازی کردن
۳. دور زدن
۴. بهنوسان درآمدن، نوسان داشتن، مرتعض شدن

dangle, oscillate, swing