منشورلغتنامه دهخدامنشور. [ م َ ] (ع اِ) فرمان . (دهار). فرمان شاهی مهرناکرده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). فرمان پادشاهی و بعضی گویند به معنی فرمان پادشاهی د
قطبشسنجیpolarimetryواژههای مصوب فرهنگستان[فیزیک- اپتیک] اندازهگیری چرخش صفحۀ قطبشِ موجِ تابشی [شیمی] اندازهگیری میزان چرخش نوری یک مولکول دستوار در برابر نور قطبیدۀ مسطح
اشعهلغتنامه دهخدااشعه . [ اَ ش ِع ْ ع َ ] (ع اِ) ج ِ شعاع . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به شعاع شود. || اشعه درحکمت اشراق که پیروان آن هر چیز را به نور و ظلمت تقسیم میکن
اثرپاییsignature control, signature managementواژههای مصوب فرهنگستاندستکاری ویژگیهای تابشی و فیزیکی سکو، ازقبیل سطح مقطع راداری و مدولهسازی فروسرخ و سرعت تکرار تَپ رادار، برای کاهش توانایی دشمن در شناسایی و ردیابی یگانهای خود
تابش همدوسcoherent radiationواژههای مصوب فرهنگستانتابشی که بین نقاط مختلف سطح مقطع باریکة آن رابطة فازی مشخصی برقرار باشد