تاباصلغتنامه دهخداتاباص . (اِخ ) (روشنایی ) و آن شهری میباشد که به شمال شکیم در مرز و بوم افرائیم واقع است . (قاموس کتاب مقدس ).
تاباسکولغتنامه دهخداتاباسکو. [ ک ُ ] (اِخ ) بترکی تاباسقو. قصبه ٔ مرکزی جمهوریی موسوم بهمین اسم در کشور مکزیک ، در ساحل خلیج مکزیک واقع بر مصب نهری مسمی بهمین نام در 400 هزارگزی جن
تابالغتنامه دهخداتابا. (هزوارش ، اِ) به لغت زند و پازند طلا را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). هزوارش زر (طلا)، ذهبه است همریشه ٔ ذهب عربی . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معی
تابارنلغتنامه دهخداتابارن .[ رَ ] (اِخ ) مشهور به انتوان ژیرار شارلاتان فرانسوی در پاریس متولد گردید ومثل اعلای مسخرگان عصر خویش (1584 - 1626 م .) بود.
تاباسکولغتنامه دهخداتاباسکو. [ ک ُ ] (اِخ ) بترکی تاباسقو یکی از جماهیر جنوب غربی مکزیک از طرف شمال به خلیج مکزیک ، از سوی مشرق به جمهوری کامیش و حکومت گواتمالا، از جانب جنوب به جم
تاباسکولغتنامه دهخداتاباسکو. [ ک ُ ] (اِخ ) بترکی تاباسقو. قصبه ٔ مرکزی جمهوریی موسوم بهمین اسم در کشور مکزیک ، در ساحل خلیج مکزیک واقع بر مصب نهری مسمی بهمین نام در 400 هزارگزی جن
تابالغتنامه دهخداتابا. (هزوارش ، اِ) به لغت زند و پازند طلا را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). هزوارش زر (طلا)، ذهبه است همریشه ٔ ذهب عربی . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معی
تابارنلغتنامه دهخداتابارن .[ رَ ] (اِخ ) مشهور به انتوان ژیرار شارلاتان فرانسوی در پاریس متولد گردید ومثل اعلای مسخرگان عصر خویش (1584 - 1626 م .) بود.
تاباسکولغتنامه دهخداتاباسکو. [ ک ُ ] (اِخ ) بترکی تاباسقو یکی از جماهیر جنوب غربی مکزیک از طرف شمال به خلیج مکزیک ، از سوی مشرق به جمهوری کامیش و حکومت گواتمالا، از جانب جنوب به جم