تئوکراسیلغتنامه دهخداتئوکراسی . [ ت ِ ءُ ] (اِخ ) (مأخوذ از یونانی : «تئوس » = خدا و «کراتوس » = توانایی ). جوامعی که فرمانروایان آن در انظار مردم از فرستادگان خدا محسوب می شدند. ح
تئوکراسیفرهنگ مترادف و متضاد۱. حکومت الهی، حکومت ولایی، خداسالاری ۲. حکومت براساسدینباوری، حکومت اولیای دین، حکومتمذهبی، دینسالاری ≠ دموکراسی ۳. اشرافسالاری، الیگارشی
تئوکراسیفرهنگ انتشارات معین(تِ ئُ کِ) [ فر. ] (اِمر.) دولتی که از اختلاط قدرت های دینی و سیاسی به وجود آید؛ حکومت دینی ؛ مانند حکومت امویان و عباسیان .
تئوفراستلغتنامه دهخداتئوفراست . [ ت ِ ءُ ] (اِخ ) تئوفراستوس . ثاوفرسطس . فیلسوف و دانشمند یونانی . رجوع به تاریخ تمدن قدیم فوستل دوکلانژ و هرمزدنامه ٔ پورداود ص 8 و ثاوفرسطس در همی
تیموکراسیلغتنامه دهخداتیموکراسی . [ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) از تیمه ٔ یونانی به معنی ثروت و کراتوس به معنی قدرت رژیم سیاسی که در آن قدرت متعلق به گروه شهرنشین و صاحب امتیاز است که از عا
تئوفراستلغتنامه دهخداتئوفراست . [ ت ِ ءُ ] (اِخ ) تئوفراستوس . ثاوفرسطس . فیلسوف و دانشمند یونانی . رجوع به تاریخ تمدن قدیم فوستل دوکلانژ و هرمزدنامه ٔ پورداود ص 8 و ثاوفرسطس در همی
تیموکراسیلغتنامه دهخداتیموکراسی . [ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) از تیمه ٔ یونانی به معنی ثروت و کراتوس به معنی قدرت رژیم سیاسی که در آن قدرت متعلق به گروه شهرنشین و صاحب امتیاز است که از عا