فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اخلاقیات
ید، قابل قبول، مرجح، درخور، شایسته، شایان، مفید
مقبول، پسندیده، ستودنی، دلپسند، همهپسند، مطلوب، مرضیه، عالی
شایان تقدیر، سزاوارتمجید، ممدوح
پذیرفتهشده، جاافتاده، برقرار
رایج، متداول، مرسوم
خداپسندانه
ازروی خیرخواهی، باحسن نیت