تأییدنامة بُردافزودهextended range operationsواژههای مصوب فرهنگستانتأییدنامهای که یک شرکت هواپیمایی برای پروازهای بُردافزودة هواپیماهای دوموتوره از مراجع ذیصلاح کشوری دریافت میکند اختـ . تبا EROPS
تأییدنامۀ نوعtype approvalواژههای مصوب فرهنگستانگواهیای که به محصولی اعطا میشود که حداقل الزامات قانونی و فنی و ایمنی را دارا باشد
تغییرنامهchange noticeواژههای مصوب فرهنگستانمصوبهای که نیاز به تغییر مجوزهای هزینه یا خود هزینهها را اعلام میکند
دامت تأییداتهلغتنامه دهخدادامت تأییداته . [ م َ ت َ ت ُه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) بردوام باد تأییدات او.
دامت تأییدانهفرهنگ انتشارات معین(مَ تَ تُ) [ ع . ] (جملة فعلی دعایی ) پیوسته و بر دوام باد تأییدهای او (مرد).
معرفینامهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال امه، تأییدیه، توصیه، مُهر، امضا، نظر موافق بلیت(بلیط)، پاسپورت، ویزا، برگۀ عبور، مجوز (اجازه) تأییدنامه شناسنامه، گذرنامه، تعیین هویت
استوارنامهletter of credence/ letter of credences, LC, credence, diplomatic credentials, credentials1 `واژههای مصوب فرهنگستانتأییدنامه یا سندی که عالیترین مقام دولت فرستنده به سفیر خود میدهد تا در آغاز مأموریت به عالیترین مقام کشور پذیرنده تسلیم کند
دامت تأییداتهلغتنامه دهخدادامت تأییداته . [ م َ ت َ ت ُه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) بردوام باد تأییدات او.