بیتربیتفرهنگ مترادف و متضادبیادب، بیپرنسیپ، بیدیسیپلین، بیفرهنگ، بینزاکت، عامی، گستاخ، نامودب ≠ باتربیت، مودب
بیتربیتیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیادبی، بینزاکتی ≠ ادب، نزاکت ۲. بیفرهنگی، نافرهیختگی ≠ فرهیختگی ۳. گستاخی
بیتربیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی نااهل، بیفرهنگ، بی تمدن، ناجنس، ناجور، ناباب، عامی، عوام، بینزاکت، بازاری، دهاتی، کولی، توده، وحشی، بدوی بی احساس بیکلاس، بیادب، ناشی تو
باتربیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی زخانواده خوب، اصیل، با اصل و نسب، آدمحسابی، آدم، تربیتشده، آدابدان، نجیب تعارفی، مؤدب