بیقراریrestlessnessواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که در آن فرد در زمانی محدود فعالیتهایی ظاهراً بیهدف انجام میدهد
بیقرارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیتاب، ناشکیب، بیصبر، بیطاقت، ناشکیبا ۲. حیران، سرگشته، سر به گریبان ۳. شیدا، شوریده ۴. ضجر، ناآرام، ناآسوده، آرامناپذیر ≠ آرام ۵. پریشان، سراسیمه ۶. متغیر،
نشانگان پابیقراریrestless-leg syndrome, RLS, Ekbom’s syndrome, tachyathetosisواژههای مصوب فرهنگستانبیقراری و انقباض عضلات پا بهصورت لرزش و پرش در هنگام استراحت بهطور نشسته یا خوابیده یا پس از به بستر رفتن در شب