26 فرهنگ

1839 مدخل


بینوا

binavā

۱. بی‌چیز.
۲. بیچاره.
۳. بی‌سروسامان.
۴. ناتوان؛ درمانده.
۵. بدبخت.

آسوپاس، بیچاره، پریشانحال، تهیدست، درمانده، درویش، فقیر، گدا، محتاج، مستمند، مسکین، مفلس، نادار، ندار ≠ دارا

beggar, beggarly, desolate, hapless, helpless