بینشدرمانیinsight therapyواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه رواندرمانی مبتنی بر این نظریه که تغییرات شخصیتی عمیق و دیرپا حاصل نمیشود مگر آنکه مُراجع منشأ نگرشهای تحریفشده و تمهیدات دفاعی خود را دریابد
بینشلغتنامه دهخدابینش . [ ن ِ ] (اِمص ) اسم مصدر از دیدن . قدرت دید. بینائی . بصارت . (از آنندراج ) : من رسالات و دواوین و کتب سوخته ام دیده ٔ بینش این حال ضرر بگشائید. خاقانی .هرگاه که بینش تو گردد بکمال کوری خود آن زمان توانی
بنزلغتنامه دهخدابنز. [ ب ِ ] (اِخ ) کارل . (1844-1929 م .) آلمانی بنتس . مهندس و اتومبیل ساز آلمانی . از اولین کسانی بود که وسیله ٔ نقلیه ٔ موتوری ساخت . اختراع دیفرانسیل به او منسوب است . شرکت بنز را در ماتهایم تأسیس کرد.
بنشلغتنامه دهخدابنش . [ ب ِ ن ِ ] (اِخ ) ادوارد. سیاستمدار چکوسلواکی که در سال 1884 م . در کوچلانی متولد گردید. ابتدا وزیر امور خارجه و سپس در سالهای 1935 - 1938 م . رئیس جمهور شد. وی رهبر ح
بنگشلغتنامه دهخدابنگش . [ ب َ گ ِ ] (اِ) لفظی است که آنرا بعربی بلع میگویند. (برهان ) (آنندراج ). بلع. (ناظم الاطباء). بلع. فروبردن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بنگشتن شود.