ناخوش؛ دردمند؛ رنجور؛ مریض؛ ناتندرست.
آهمند، بستری، دردمند، رنجور، سقیم، علیل، علیلالمزاج، مریض، معلول، منهوک، ناتندرست، ناخوش، ناسالم ≠ سالم
affected, ailing, diseased, ill, patient, morbid, pathological, sick, sickly, unhealthy, unsound, unwell, unwholesome