بیلیلغتنامه دهخدابیلی . [ ] (ص نسبی ) منسوب است به شهر بیل و گمانم که از قراء ری و یا آنکه محلی در ری باشد. از جمله عبداﷲبن الحسن بن ایوب بیلی رازی زاهد متوفی 330 هَ . ق . که مح
بیلیلغتنامه دهخدابیلی . [ ب ِ ] (اِخ ) هَرلد والتر. مستشرق انگلیسی (متولد 1899). از 1936 م . استاد زبان سانسکریت در دانشگاه کمبریج است . در زبان ختنی تخصص دارد و در مدرسه ٔ تتبع
بیلینلغتنامه دهخدابیلین . [ لیُن ْ ] (فرانسوی ، عدد، اِ) بیلیون . میلیارد. هزارمیلیون . (یادداشت مؤلف ). رجوع به بیلیون شود.
بیلیاردلغتنامه دهخدابیلیارد. (روسی ، اِ) نوعی بازی است که در فضای سرپوشیده بر میزی مستطیل (پوشیده با ماهوت سبز) با 3 یا 15 گوی و میله ای چوبی بازی میشود. بیلیارد بطریقی که در ایران
بیلیسلغتنامه دهخدابیلیس . [ ب ِ ] (اِخ ) سر ویلیام مدک . (1860 - 1924 م .) عالم انگلیسی فیزیولوژی . (دائرة المعارف فارسی ).
بیلیکلغتنامه دهخدابیلیک . (ترکی - مغولی ، اِ) بیلک . || پند و نصیحت نیک . || رای نیک . (ناظم الاطباء). رجوع به بیلک شود.