بیشبارهلغتنامه دهخدابیشباره . [ رَ / رِ ] (اِ) قطعه گوشتهای پخته شده ، و کلمه ٔ شبارق یا شفارج و فیشفارج و بشارج معرب آن است . (از المعرب جوالیقی ص 204). اما ظاهراً این کلمه تصحیفی
بیمبالاتفرهنگ مترادف و متضادبیتوجه، بیدقت، بیفکر، بیملاحظه، سهلانگار، لاابالی، لاقید ≠ متوجه، محتاط، ملاحظهکار
بیمبالاتیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیپروایی، بیملاحظگی ۲. بیتوجهی، بیدقتی، سهلانگاری ۳. لاابالیگری، لاقیدی
بیشبارهلغتنامه دهخدابیشباره . [ رَ / رِ ] (اِ) قطعه گوشتهای پخته شده ، و کلمه ٔ شبارق یا شفارج و فیشفارج و بشارج معرب آن است . (از المعرب جوالیقی ص 204). اما ظاهراً این کلمه تصحیفی