بیستارلغتنامه دهخدابیستار. (ضمیر مبهم ، از اتباع ) فلان و بهمان . (جهانگیری )(رشیدی ). مانند فلان و بهمان و همچنانکه فلان و بهمان را گاهی با هم و گاهی جدا از هم گویند بیستار را نی
بیستارفرهنگ انتشارات معین( اِ.) واژه ایست مانند: فلان ، که اشاره به یک چیز یا شخص مجهول و نامعلوم است .
بیسارلغتنامه دهخدابیسار. (ضمیر مبهم ، از اتباع ) از اتباع فلان است . گویند فلان و بیسار یا فلان فیسار؛ فلان و بهمان . فلان بهمان . باستار. (یادداشت مؤلف ). فلان و فیسار. فلان فی
بیسارانلغتنامه دهخدابیساران . (اِخ ) دهی از دهستان ژاوه رود شهرستان سنندج با 2036 تن سکنه . (دائرة المعارف فارسی ).
باستارلغتنامه دهخداباستار. (ضمیر مبهم ) (باستار و بیستار) از الفاظ متتابعه است مانند فلان و بهمان . (انجمن آرای ناصری ). چون لفظ فلان و بهمان است . (فرهنگ اسدی ) (فرهنگ اوبهی ). و
باستارفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهاشاره به شخص یا چیز مجهول و غیرمعلوم؛ فلان. باستار و بیستار: [قدیمی] فلان و بهمان.