بیدختلغتنامه دهخدابیدخت . [ دُ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند است و 369 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
بیدختلغتنامه دهخدابیدخت . [ دُ ] (اِخ ) ستاره ٔ زهره را گویند که صاحب فلک سیم و اقلیم پنجم است . (برهان ). ستاره ٔ زهره است و آنرا ناهید نیز خوانند. (جهانگیری ). ستاره ٔ زهره . (
بیدختلغتنامه دهخدابیدخت . [ دُ ] (اِخ ) مرکز دهستان بخش جویمند شهرستان گناباد. در 8 هزارگزی خاور گناباد سر راه شوسه ٔ عمومی گناباد - بیرجند است و 2397 تن سکنه دارد. مقبره ٔ حاجی
بیدختلغتنامه دهخدابیدخت . [ دُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش حومه ٔ جویمندشهرستان گناباد است و دارای 9 آبادی بزرگ و کوچک . 5019 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ا
بندختلغتنامه دهخدابندخت . [ ب ُ دُ ] (اِ) چهره و روی . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). چهره . (جهانگیری ) (رشیدی ). || چهره ٔ بولهبان وقت یعنی مخالفان دین و برباطل . (شرفنامه ٔ
بیدخانیلغتنامه دهخدابیدخانی . (اِ مرکب ) قسمی مرکبات بشکل پرتقال طلائی هشت سانتیم ترش طعم . (یادداشت مؤلف ).
بیختهلغتنامه دهخدابیخته . [ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) چیزی که از غربال رد شده باشد. (ناظم الاطباء). منخول . مغربل : هرگز نبرد کسی ببازارنابیخته گندم بهایی . ناصرخسرو.|| پیچیده : مطوی ب
بیدخلغتنامه دهخدابیدخ . [ ب َ / ب ِ ی ْ دَ ] (اِ) اسب جلد و تند و تیزخیز را گویند. (برهان ). مؤلف انجمن آراپس از نقل گفته ٔ برهان گوید: این لغت ببای عربی غلطاست و تصحیف خوانی ک
بیدخلغتنامه دهخدابیدخ . [ ب َ دَ ] (اِخ ) بدون الف و لام ، نام زنی است . (از لسان العرب ):هل تعرف الدار لاَّل بیدخاجرت علیها الریح ذیلاً انبخا.(لسان العرب ).
بذختلغتنامه دهخدابذخت . [ ] (اِخ ) بیدخت . ستاره ٔ زهره در افسانه های اسلامی . (از مزدیسنا ص 330). و رجوع به بیدخت شود.
گیسورلغتنامه دهخداگیسور. [ گ َ ] (اِخ )دهی است از دهستان بیدخت بخش جویمند حومه شهرستان گناباد. واقع در 42000 گزی خاور گناباد. محلی جلگه و هوای آن گرمسیر و سکنه ٔ آن 352 تن است .
شورابلغتنامه دهخداشوراب . (اِخ ) دهی است از دهستان بیدخت بخش جویمند شهرستان گناباد. سکنه ٔ آن 427 تن . آب از قنات . محصول آن غلات ، ارزن و ابریشم . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
عمرانیلغتنامه دهخداعمرانی . [ ع ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیدخت بخش حویمند حومه ٔ شهرستان گناباد. دارای 452 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و ابریشم است . (
نوده پشنگلغتنامه دهخدانوده پشنگ . [ ن َ دِ هَِ پ َ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیدخت بخش جویمند شهرستان گناباد، در 36 هزارگزی شمال شرقی گناباد در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 492 تن