بهاییلغتنامه دهخدابهایی . [ ب َ ] (ص نسبی ) گران بها. پرقیمت . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || فروشی . قابل سودا. (فرهنگ فارسی معین ). فروختنی . قیمتی : من گفتم یا هذا این
بشرلغتنامه دهخدابشر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن هجنع بکایی . ابن سعد او رادر طبقه ٔ ششم آورده و گفته است وی بناحیه ٔ ضَرّیَّه میرفت و از کسانی است که بخدمت پیامبر (ص ) رسید. رجوع به ال
بهاییلغتنامه دهخدابهایی . [ ب َ ] (ص نسبی ) گران بها. پرقیمت . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || فروشی . قابل سودا. (فرهنگ فارسی معین ). فروختنی . قیمتی : من گفتم یا هذا این