بکاریلغتنامه دهخدابکاری . [ب َک ْ کا ] (ص نسبی ) نسبتی است به بنی البکار از بنی عامر. (از سمعانی ). || منسوب است به ابوحفص عباس عبداﷲبن محمدبن سلیمان بن بکار. (از سمعانی ).
بکاریدنلغتنامه دهخدابکاریدن . [ ب ِ دَ ] (مص ) بکاشتن . کاشتن . کاریدن . رجوع به کاشتن و کاریدن شود.
بکاریدنلغتنامه دهخدابکاریدن . [ ب ِ دَ ] (مص ) بکاشتن . کاشتن . کاریدن . رجوع به کاشتن و کاریدن شود.
کارماواژهنامه آزادمفهوم کارما:«هر چه بکاری همان بدرَوی». در هندوئیسم و بودیسم مفهوم کارما (به سانسکریت:कर्म) به معنی زیستکار یا عملکرد فرد در زندگی است و این عملکردها ذاتاً و به