26 فرهنگ

4091 مدخل


ترجمه مقاله

بچه

bačče

۱. کودک؛ طفل.
۲. فرزند.
۳. (صفت) [مجاز] کم‌تجربه؛ خام.

۱. اندکسال، خردسال، صغیر، طفل، فرزند، کمسال، کمسن، کودک، نابالغ، نارسیده، نوباوه، نوزاد ≠ کبیر
۲. جوان، بالغ
۳. مرد
۴. پیر
۵. همکار، همشاگردی، رفیق
۶. کمتجربه، ناپخته
۷. شاخهتازه، نهال نورسته
۸. پاجوش

babe, child, chit, infant, juvenile, offspring, urchin, young, youngling, youngster