برچیندنلغتنامه دهخدابرچیندن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه . برچیدن جمع کردن و برچیدن . (از ناظم الاطباء).
برچینیدنلغتنامه دهخدابرچینیدن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه . برچیدن . جمع کردن و برچیدن . (از ناظم الاطباء).
برندنلغتنامه دهخدابرندن . [ ب ُ رُ دَ ] (مص ) فشار دادن و افشردن . (ناظم الاطباء). اما در دیگر مآخذ موجود نبود.