26 فرهنگ

2256 مدخل


بو دادن

۱. برشته کردن
۲. بویناک کردن
۳. بوی بد پراکندن، بویناک بودن، بوی گند دادن، عفن بودن، گندیده بودن، متعفنبودن

brown, parch, roast, singe, smell