بوترابلغتنامه دهخدابوتراب . [ ت ُ ] (اِخ ) کنیت حضرت علی علیه السلام ، چرا که روزی آن جناب در حالت غم و غصه بر زمین مسجد استراحت فرمودند، پیغمبر (ص ) آمده رخسار و اندام ایشان را ا
بورابواژهنامه آزادبوراب:نام آهنگری رومی که نعل اسبان قیصر روم را می ساخت . یکی نامور بود بوراب نام پسندیده آهنگری شادکام (فردوسی)
بستراب جنوبگانAntarctic bottom water, ABW 1واژههای مصوب فرهنگستانتودۀ آب سردی که در اطراف قطب جنوب به علت چگالی زیاد به درون اقیانوس فرومیرود و با بستر اقیانوس در تماس است
علیلغتنامه دهخداعلی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی طالب بن عبدمناف بن عبدالمطلب بن هاشم بن نضربن کنان بن خزیمةبن مدرک بن الیاس بن مضربن نزاربن معدبن عدنان هاشمی قرشی علیه السلام ، مک
حمدون قصارلغتنامه دهخداحمدون قصار. [ ح َ ق َص ْ صا ] (اِخ ) از کبار مشایخ و موصوف بورع و تقوی بود و درفقه و علم حدیث درجه ٔ عالی داشت و در عیوب نفس دیدن صاحب نظری عجیب بود و مجاهده و
ابوترابلغتنامه دهخداابوتراب . [ اَ ت ُ ] (اِخ ) کنیت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است . بوتراب . رجوع به علی بن ابی طالب بن عبدمناف شود.
تاراتلغتنامه دهخداتارات . (اِ) بعضی نوشته اند که در فارسی مبدل تاراج است . (غیاث اللغات ). تاخت و تاراج و نهب و غارت و بردن مال مردم باشد. (برهان ). تاراج . (فرهنگ جهانگیری ) : ا
اشرفیلغتنامه دهخدااشرفی . [ اَ رَ ] (اِخ ) سمرقندی ، سیدمعین الدین . از شاعران و عالمان عصر خود بود و بسال 595 هَ . ق . در سمرقند درگذشت . از اوست :یک شب به سوز روز کن و صبحدم بر