بهنحو اسرافآمیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی د] بهنحو اسرافآمیز، ازروی ولخرجی اسرافآمیز، ولخرجانه، بیپروا، بدون مضایقه، بیدریغ
بهنحو نارسافرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ] بهنحو نارسا، نارسا، ضعیف بدون نتیجه، بیهوده، بینتیجه ازروی ضرورت کَمی، نهچندان اشتباهاً کمتر
بهنحو ناآمادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی د] بهنحو ناآماده، بدون آمادگی فیالبداهه، بیمقدمه، باعجله، سراسیمه، بادستپاچگی قبل ازموعد، زود دیرترازموعد، باتأخیر بیفکرانه، بیمطالعه، ع
بهحقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات حق، راست، درست، بجا، صحیح، خوب، حق راستین، حقیقی، واقعی برحق روا، شایسته، مناسب مترقی، درحالبهبود
هذیان خودبزرگبینیdelusion of grandeur, grandiose delusionواژههای مصوب فرهنگستانویژگیهایی مانند توانایی و دانایی و شأن و وجهه و قدرت و موفقیت و نظایر آن را بهنحو بسیار اغراقآمیز یا بهکذب به خود نسبت دادن
بهنحو نارسافرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ] بهنحو نارسا، نارسا، ضعیف بدون نتیجه، بیهوده، بینتیجه ازروی ضرورت کَمی، نهچندان اشتباهاً کمتر
بهنحو ناآمادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی د] بهنحو ناآماده، بدون آمادگی فیالبداهه، بیمقدمه، باعجله، سراسیمه، بادستپاچگی قبل ازموعد، زود دیرترازموعد، باتأخیر بیفکرانه، بیمطالعه، ع