بهینهلغتنامه دهخدابهینه . [ ب ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) گزیده و انتخاب شده . (انجمن آرا) (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ). گزیده ترین و بهترین چیز. (ناظم الاطباء). || (ص عالی ) بهتر
بهینهفرهنگ نامها(تلفظ: behine) (در اقتصاد) بهترین ، خوبترین ، مطلوبترین وضعیت ممکن برای چیزی با در نظر گرفتن همهی عوامل مثبت و منفی ؛ (در قدیم) بهترین ، خوبترین .