بهشتنلغتنامه دهخدابهشتن . [ ب ِ هَِ ت َ ] (مص ) فروگذاشتن . رها کردن . از دست دادن . هشتن . رجوع به هشتن .
بهیتةلغتنامه دهخدابهیتة. [ ب َ ت َ ] (ع اِ) دروغ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || دروغی که به حیرت اندازد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ب
بهیدنلغتنامه دهخدابهیدن . [ ب َ دَ ] (مص ) فشار دادن و افشردن . || با دو دست چسبیدن . || با پا فشردن و لگدزدن و پایمال کردن . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
بهینلغتنامه دهخدابهین . [ ب ِ ] (ص عالی ) بهترین . (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ) (رشیدی ) (ناظم الاطباء). نیکوترین چیز. (شرفنامه ). الانتقاء؛ بهین چیزی برگزیدن . (تاج المصادر
بهشتنلغتنامه دهخدابهشتن . [ ب ِ هَِ ت َ ] (مص ) فروگذاشتن . رها کردن . از دست دادن . هشتن . رجوع به هشتن .
بهیتةلغتنامه دهخدابهیتة. [ ب َ ت َ ] (ع اِ) دروغ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || دروغی که به حیرت اندازد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ب
بهیدنلغتنامه دهخدابهیدن . [ ب َ دَ ] (مص ) فشار دادن و افشردن . || با دو دست چسبیدن . || با پا فشردن و لگدزدن و پایمال کردن . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
بهینلغتنامه دهخدابهین . [ ب ِ ] (ص عالی ) بهترین . (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ) (رشیدی ) (ناظم الاطباء). نیکوترین چیز. (شرفنامه ). الانتقاء؛ بهین چیزی برگزیدن . (تاج المصادر